محرم و صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام
محرم و صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام
ماه محرم، بدان كه اين ماه ماه حزن اهل بيت(ع) و شيعيان ايشان است.
و از حضرت امام رضا(ع) روايت است كه: چون ماه محرم داخل مىشد پدرم را كسى خندان نمىديد و اندوه و حزن پيوسته بر او غالب مىشد تا روز دهم چون روز عاشورا مىشد آن روز روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مىفرمود امروز روزى است كه حسين(ع) شهيد شده است).
روز نهم (محرّم) روز تاسوعا
از حضرت صادق(ع) روايت است كه فرمود: تاسوعا روزى بود كه جناب امام حسين(ع) و اصحابش را در كربلا محاصره كردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع كردند و ابن مرجانه و عمر سعد خوشحال شدند به سبب كثرت سپاه و بسيارى لشكر كه براى آنها جمع شده بود و جناب امام حسين(ع) و اصحابش را ضعيف شمردند و يقين كردند كه ياورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود پس فرمود پدرم فداى آن ضعيف غريب.
روز دهم ماه محرم (عاشورا)
شهادت ابا عبد الله الحسين(ع) و روز مصيبت و حزن ائمه اطهار (ع) و شيعيان ايشان است و شايسته است كه شيعيان در اين روز مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردند و از براى خانه خود چيزى ذخيره نكنند و مشغول گريه و نوحه و مصيبت باشند و تعزيت حضرت امام حسين(ع) را اقامه نمايند و به ماتم اشتغال نمايند به نحوى كه در ماتم عزيزترين اولاد و اقارب خود اشتغال مىنمايند و زيارت كنند آن حضرت را به زيارت عاشورا كه بعد از اين بيايد إِنْ شٰاءَ اَللّٰهُ تعالى و سعى كنند در نفرين و لعن بر قاتلان آن حضرت و يكديگر را تعزيت گويند در مصيبت آن جناب و بگويند:
أَعْظَمَ اَللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ اَلطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ اَلْإِمَامِ اَلْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ [عَلَيْهِ] اَلسَّلاَمُ
و شايسته است در اين روز مقتل بخوانند و يكديگر را بگريانند …
روايت شده كه: چون حضرت موسى(ع) مأمور شد به ملاقات جناب خضر و تعلم از او اول چيزى كه در وقت ملاقات بين ايشان مذاكره شد آن بود كه آن عالم حديث نمود براى حضرت موسى مصيبتها و بلاهايى كه بر آل محمد(ع) وارد مىشود پس گريستند هر دو و سخت شد گريستن ايشان.
و روايت شده از ابن عباس كه گفت: در ذيقار خدمت امير المؤمنين؟ع؟ رسيدم صحيفهاى بيرون آورد به خط خود و املاى پيغمبر(ص) و خواند براى من از آن و در آن صحيفه بود مقتل امام حسين(ع) و آنكه چگونه كشته مىشود و كى مىكشد او را و كى يارى مىكند او را و كى با او شهيد مىشود پس گريه كرد آن حضرت گريه سختى و مرا به گريه درآورد.
فقير گويد كه اگر مقام را گنجايش بود مختصر مقتلى در اينجا ذكر مىكردم لكن محل را گنجايش نيست هر كه خواهد رجوع كند به كتب ما در مقتل.
و بالجملة اگر كسى در اين روز نزد قبر امام حسين؟ع؟ باشد و مردم را آب دهد مثل كسى باشد كه لشكر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در كربلا حاضر شده باشد و خواندن هزار مرتبه توحيد در اين روز فضيلت دارد و روايت شده كه خداوند رحمان نظر رحمت بسوى او كند و سيد براى اين روز .
بنى اميه عليهم اللعنة از براى بركت آذوقه سال را در روز عاشورا در خانه ذخيره مىكردهاند لهذا (از حضرت امام رضا(ع) منقول است كه: هر كه ترك كند سعى در حوايج خود را در روز عاشورا و پى كارى نرود حق تعالى حوايج دنيا و آخرت او را برآورد و هر كه روز عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه او باشد حق تعالى روز قيامت را روز فرح و سرور و شادى او گرداند و ديدهاش در بهشت به ما روشن گردد و هر كه روز عاشورا را روز بركت نامد و از براى منزل خود در آن روز چيزى ذخيره كند خدا آن ذخيره را براى او مبارك نگرداند و در روز قيامت با يزيد و عبيد الله بن زياد و عمر بن سعد عليهم اللعنة محشور گردد.
شيخ صدوق از جبله مكيه نقل كرده كه شنيدم از ميثم تمار رضي الله عنه كه فرمود: و الله مىكشند اين امت پسر پيغمبر خود را در محرم در روز دهم و هر آينه اعداء حق سبحانه و تعالى اين روز را روز بركت قرار دهند و همانا اين كار شدنى است و پيشى گرفته است در علم خداى تعالى و من ميدانم او را به عهدى كه از مولايم أمير المؤمنين(ع) به من رسيده… تا آنكه جبله مىگويد گفتم چگونه مردم روز قتل حسين را روز بركت قرار دهند پس ميثم بگريست.
و فرمود حديثى وضع كنند كه او روزى است كه خداى تعالى در او توبه آدم را قبول كرد با اينكه خداى تعالى در ذيحجه توبه آدم را قبول كرد و گمان مىكنند كه او روزى است كه خداى تعالى يونس را از شكم ماهى بيرون آورد با اينكه خداى تعالى يونس را در ذيقعده از شكم ماهى بر آورد و گمان مىكنند كه او روزى است كه سفينه نوح بر جودى قرار گرفت با اينكه استواء سفينه در روز هيجدهم ذيحجه بوده و گمان مىكنند كه او روزى است كه خدا دريا را براى موسى در او بشكافت با اينكه اين كار در ربيع الاول بود.
روز بيست و هشتم ماه صفر
سنه يازدهم روز وفات حضرت خاتم الانبياء(ص) است. و روز وفات روز دوشنبه بوده بالاتفاق و در وقت وفات سنين عمر مباركش به شصت و سه رسيده بود چهل سال از سن شريفش گذشته بود كه وحى بر حضرتش نازل شد و بعد از آن سيزده سال در مكه مردم را دعوت به خداپرستى نمود و پنجاه و سه سال داشت كه به مدينه هجرت فرمود و در سال دهم هجرت وفات فرمود و أمير المؤمنين(ع) متوجه غسل و حنوط آن حضرت شد و بعد از تغسيل و تكفين بر آن جناب نماز گزارد پس دسته دسته اصحاب آمدند و بدون امام بر آن حضرت نماز گزاردند و حضرت أمير المؤمنين(ع) آن جناب را در حجره طاهره در همان محلى كه از دنيا رفته بود مدفون ساخت.
از أنس بن مالك روايت است كه: چون از دفن پيغمبر(ص) فارغ شديم حضرت فاطمه(س) سوى من آمد و گفت اى انس چگونه نفس شما همراهى كرد كه خاك به صورت پيغمبر خدا(ص) بريزيد پس گريست و فرمود
يَا أَبَتَاهْ أَجَابَ رَبّاً دَعَاهُ يَا أَبَتَاهْ مِن رَبِّهِ مَا أَدْنَاهُ… إلخ)
و لنعم ما قيل:
اى دو جهان زير زمين از چهاى خاك نهاى خاكنشين از چهاى
و به روايت معتبر است كه: آن مخدره مشتى از خاك پاك آن قبر مطهر گرفت و بر ديدگان گذاشت و گفت:
مَا ذَا عَلَى اَلْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدَ
سوز و ناله فاطمه زهرا کنار قبر پیامبر اکرم (ص)
مَا ذَا عَلَى الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدَ- أَنْ لَا يَشَمَّ مَدَى الزَّمَانِ غَوَالِيَا-
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَا
ترجمه: روایت شده که حضرت زهرا(س) مشتی از خاک قبر پیامبر برداشت و آن را بر چشمان خود گذاشت و با سوز و آه چنین سرود:
کسی که قبر احمد را ببوید چه کند؟ باید تا پایان عمر دیگر عطری را نبوید. بر من مصیبتهایی فرو ریخت که اگر آنها بر روز روشن ریخته بود شب تار می گشت.
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج79، ص: 106
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.